هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، بیانگر حالات شوریدگی و مستی عارفانه است. شاعر با استفاده از تصاویر شعری مانند چشم مست یار، باده نشاط، ناله حلقه در گوش، و... حالات عاشقانه و عرفانی خود را توصیف می‌کند. او از جدایی و آوارگی، فتنه‌انگیزی، و ظاهر خاموش اما باطن پرشور سخن می‌گوید و در نهایت به شراب عشق و میخانه‌ی عرفان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و شناخت ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۰

چشم مست یار شد مخمور و مدهوشیم ما
باده از جوش نشاط افتاد و در جوشیم ما

ناله ما حلقه در گوش اجابت می کشد
کز سحرخیزان آن صبح بناگوشیم ما

قطره اشکیم با آوارگی هم کاروان
در کنار چشم از خاطر فراموشیم ما

فتنه صد انجمن، آشوب صد هنگامه ایم
گر به ظاهر چون شراب کهنه خاموشیم ما

بی تأمل چون عرق بر روی خوبان می دویم
چون کمند زلف، گستاخ برو دوشیم ما

پیکر ما می کند شمشیر را دندانه دار
در لباس از جوهر ذاتی زره پوشیم ما

کار روغن می کند بر آتش ما آب تیغ
خون منصوریم، دایم بر سر جوشیم ما

خرقه درویشی ما چون زره زیر قباست
پیش چشم خلق ظاهربین قباپوشیم ما

نامه پیچیده را چون آب خواندن حق ماست
کز سخن فهمان آن لبهای خاموشیم ما

از شراب ما رگ خامی است صائب موج زن
گر چه عمری شد درین میخانه در جوشیم ما
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.