هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاری، به موضوع گرهگشایی و رهایی از مشکلات میپردازد. شاعر از مخاطب میخواهد با تکیه بر اراده و تواناییهای درونی خود، گرههای زندگی را بگشاید و به آزادی برسد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا، این شعر را برای سنین بالاتر مناسب میسازد.
غزل شمارهٔ ۶۵۱
ازان دو سلسله عنبرین گره بگشا
ز کار شهپر روح الامین گره بگشا
میان اگر نکنی باز، اختیار از توست
به حق خنده گل کز جبین گره بگشا!
گرهگشای کریمان، کف سؤال بود
ز کار خرمنم ای خوشه چین گره بگشا
گره به هستی موهوم چون حباب مزن
بگیر ناخنی از موج و این گره بگشا
کلید قفل تو در اندرون خانه توست
به زور همت خود از جبین گره بگشا
چو شمع بر سر این نیم جان چه می لرزی؟
ز رشته نفس واپسین گره بگشا
صریر خامه صائب دلی گرفته نهشت
اگر تو عقده گشایی، چنین گره بگشا
ز کار شهپر روح الامین گره بگشا
میان اگر نکنی باز، اختیار از توست
به حق خنده گل کز جبین گره بگشا!
گرهگشای کریمان، کف سؤال بود
ز کار خرمنم ای خوشه چین گره بگشا
گره به هستی موهوم چون حباب مزن
بگیر ناخنی از موج و این گره بگشا
کلید قفل تو در اندرون خانه توست
به زور همت خود از جبین گره بگشا
چو شمع بر سر این نیم جان چه می لرزی؟
ز رشته نفس واپسین گره بگشا
صریر خامه صائب دلی گرفته نهشت
اگر تو عقده گشایی، چنین گره بگشا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.