هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند عشق، آزادگی، فقر، و ارزش‌های معنوی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند زلف و دل، آواز و شعله، فقر و جود، و وجود و نیستی برای بیان احساسات و اندیشه‌های عمیق استفاده کرده است. همچنین، به چالش‌های زندگی مانند حسادت و ملامت اشاره می‌کند و در نهایت، بر تأثیر کلام و نوشتار در زنده کردن دل‌های مرده تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۹۸۷

در خم آن زلف دلها را سرود دیگرست
شعله آواز را در شب نمود دیگرست

نه لب از گفتن خبر دارد نه گوش از استماع
در میان اهل دل گفت و شنود دیگرست

حرف سایل سبز کردن گر چه باشد از کرم
حفظ آب روی اهل فقر جود دیگرست

در طریقت هستی هر کس به قدر نیستی است
بی وجودان را درین دیوان وجود دیگرست

می توان یک عمر پوشیدن که باشد تازه رو
کسوت عریان تنی را تار و پود دیگرست

چشم بد بسیار دارد در کمین آزادگی
طوق قمری سرو را چشم حسود دیگرست

گر چه دارد سودها آسودگی از باج و خرج
در زیان گشتن شریک خلق سود دیگرست

جای هر سنگ ملامت بر تن مجنون من
بخت ناساز دگر، چرخ کبود دیگرست

زنده می گردند از گفتار او دلمردگان
کلک صائب اصفهان را زنده رود دیگرست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.