هوش مصنوعی: این متن شعری است که به دشواری‌های زندگی، عشق، و کنترل نفس اشاره دارد. شاعر از مشکلات ساختن و آبادانی در شرایط نامساعد، دردهای عشق، و مبارزه با هوای نفس سخن می‌گوید. همچنین، به دشواری‌های بیان احساسات و تسلط بر شرایط سخت زندگی پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، همراه با بیان دردهای عشق و زندگی، برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند مبارزه با هوای نفس و دشواری‌های زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین پایین‌تر کمتر درک می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۰۳۰

خانه تن را به جان آباد کردن مشکل است
بر سر ریگ روان بنیاد کردن مشکل است

بیستون پهلو تهی از تیشه فرهاد کرد
پنجه در سر پنجه فولاد کردن مشکل است

دل سیه ناگشته در احیای او تعجیل کن
ورنه خون مرده را ایجاد کردن مشکل است

چون به پای خود برون آیم من از زندان عشق؟
زین دبستان طفل را آزاد کردن مشکل است

نیست ممکن باده گلگون به حال آرد مرا
خانه خود را به سیل آباد کردن مشکل است

بی خموشی نیست ممکن دل زبان آور شود
شمع روشن در گذار باد کردن مشکل است

آه کز نازک مزاجی پیش آن بیدادگر
بستن لب مشکل و فریاد کردن مشکل است

ای ستمگر دست از اصلاح خط کوتاه کن
خامه داخل در خط استاد کردن مشکل است

ای که گویی در حریم کعبه ما را یاد کن
در حریم وصل خود را یاد کردن مشکل است

نیست آسان بر هوای نفس خود غالب شدن
چون سلیمان تختگاه از باد کردن مشکل است

می توانم خاک نومیدی به چشم دام زد
خون ز وحشت در دل صیاد کردن مشکل است

می توانم خاک نومیدی به چشم دام زد
خون ز وحشت در دل صیاد کردن مشکل است

گر نپردازد به حال سینه درد و داغ عشق
صائب این ویرانه را آباد کردن مشکل است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.