هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق می‌پردازد و از عناصری مانند خط و خال، زلف، چهره و چشم برای بیان این زیبایی استفاده می‌کند. شاعر همچنین به رابطه‌ی عاشق و معشوق و وفاداری عاشق اشاره می‌کند. در پایان، شعر به خودشناسی و آشنایی با خویشتن تأکید دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعاره‌ها و اشارات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۷۲۶

صفای حسن تو از خط به جای خویشتن است
درین غبار همان بر صفای خویشتن است

هنوز می چکد از چهره تو آب حیات
هنوز سرو قدت در هوای خویشتن است

اگر چه حسن تو از خط شده است پا به رکاب
سبک عنانی زلفت به جای خویشتن است

هنوز گردش چشم تر است دور بجا
هنوز گوش تو مست نوای خویشتن است

هنوز آن صف مژگان ز هم نپاشیده است
هنوز چشم تو محو لقای خویشتن است

هنوز مرکز حسن است خال مشکینت
هنوز زلف تو زنجیر پای خویشتن است

هنوز لطف بجا صرف می شود بیجا
هنوز رنجش بیجا به جای خویشتن است

نبسته است به زنجیر پای ما را عشق
قلاده سگ ما از وفای خویشتن است

ز تنگنای صدف بی حجاب بیرون آی
که گوهر تو نهان در صفای خویشتن است

دماغ بنده نوازی نمانده است ترا
وگرنه بندگی ما به جای خویشتن است

ز آشنایی مردم حذر کند صائب
کسی که از ته دل آشنای خویشتن است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.