هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر موضوعاتی مانند قناعت، عشق، زهد، و دوری از گناه تأکید دارد. شاعر از خشم، حرص، و وابستگی به دنیا دوری می‌جوید و به جای آن، نور زنده‌دلی، عشق حقیقی، و قناعت را ستایش می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند آزادگی، دیوانگی عاشقانه، و بی‌خیالی ظاهری دارد که در واقع نشان‌دهنده‌ی عمق فکر و ایمان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از اشارات غیرمستقیم به مسائل اخلاقی و معنوی نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.

غزل شمارهٔ ۱۸۱۲

به غیر خشم که در خوردنش وبالی نیست
درین بساط دگر روزی حلالی نیست

به نور زنده دلی دار خانه را روشن
که آفتاب دل زنده را زوالی نیست

نه از خدا و نه از خلق شرم خواهی داشت
ترا که در گنه از خویش انفعالی نیست

کلید قفل لئیمان بود زبان سؤال
وگرنه ز اهل کرم حاجت سؤالی نیست

به خوردن دل خود همچو ماه قانع شو
که در بساط فلک، روزی حلالی نیست

هزار عقده فزون است سرو را در دل
فسانه ای است که آزاده را ملالی نیست

به غیر زهره شیران که آب گردیده است
به راه عشق دگر چشمه زلالی نیست

توان ز تربت مجنون شنید جوش نشاط
حضور مردم دیوانه را زوالی نیست

ز فکر مرغ چمن نیست غنچه فارغبال
سری که بر سر زانوست، بی خیالی نیست

نوشته اند برات مرا به میکده ای
که آب در جگر تشنه سفالی نیست

مشو چو ماه تمام از شکست خود غافل
که غیر نقص درین انجمن کمالی نیست

به داغ عشق اگر سینه را نسوخته ای
در آسمان تو خورشید بی زوالی نیست

دل رحیم ندارند غنچه ها صائب
در آن ریاض که مرغ شکسته بالی نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.