۲۵۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۳۰

عشق اول ناتوانان را به منزل می برد
خار و خس را زودتر دریا به ساحل می برد

نیست سامان تماشا صفحه ننوشته را
چهره خوبان نوخط بیشتر دل می برد

بر هدف دستی ندارد تیر، بی زور کمان
همت پیران جوانان را به منزل می برد

صبر اگر یک دم عنانداری کند پروانه را
بیقراری شمع را بیرون ز محفل می برد

سبز از زهر ندامت می شود صائب پرش
هر که چون طوطی سخن بیرون زمحفل می برد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.