هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و حکیمانه است که با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مفاهیمی مانند خطای جاهلان، ارزش سکوت و تفکر، وحدت وجود، عشق الهی و معرفت را بیان می‌کند. شاعر از عناصری مانند دریا، صدف، گل، و عیسی برای انتقال مفاهیم عمیق استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۵۵

در سخن گفتن خطای جاهلان پیدا شود
تیر کج چون از کمان بیرون رود رسوا شود

چون صدف هرکس که دندان بر سر دندان نهد
سینه اش بی گفتگو گنجینه دریا شود

اهل دل را صحبت بی نسبتان مهر لب است
غنچه هیهات است در دامان گلچین وا شود

سخت جانی سد راه اتحاد سالک است
در صدف آب گهر چون واصل دریا شود؟

دست و پای باغبان بوسیدن از دون همتی است
سعی کن تا بی کلید این در به رویت وا شود

ناخن غیرت کن ناسور داغ لاله را
در گلستانی که داغ من چمن پیرا شود

گر به خاطر بگذراند چشم خونبار مرا
کاسه گرداب پر خون در کف دریا شود

مهر خاموشی چه سازد با دل پر شور من؟
حلقه گرداب چون مهر لب دریا شود؟

از لب شیرین او هر جا که حرفی بگذرد
در شکر طوطی چو مغز پسته ناپیدا شود

گوهری دارم که گر از جیب بیرون آورم
از فروغش پله میزان ید بیضا شود

پرده پندار سد راه وحدت گشته است
چون حباب از خود کند قالب تهی، دریا شود

نسبت خفاش با عیسی، چو عیسی با خداست
می شود عیسی خدا، خفاش اگر عیسی شود

دست رد بر سینه دریا گذارد چون صدف
هر که صائب آشنای عالم بالا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.