هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های خاموشی و رازآلودگی اشاره دارد، از مشکلات بندگی و رعونت سخن می‌گوید، و به ناتوانی در بازتاب کامل حقیقت در آینه‌ها می‌پردازد. همچنین، از تلخی‌های زندگی و ناآگاهی انسان در دنیا صحبت می‌کند و در نهایت به زیبایی‌های پنهان طبیعت و غم‌های نهفته در زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات تلخ و انتزاعی در شعر نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربیات انسانی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۹۰۹

اگرچه نطق در هر نکته صد تنگ شکر دارد
ولی شهد خموشی در نظر شان دگر دارد

زطوق بندگی راه نفس شد تنگ بر قمری
همان سرو از رعونت دست تمکین بر کمر دارد

مصور را کند بی دست و پا حسنی که شوخ افتد
نشد نقشی درست از روی او آیینه بردارد

زبی برگی نکردم روی خود را تلخ، تا دیدم
که بیش از فلس زیر پوست ماهی نیشتر دارد

میسر نیست دنیا دار را تحصیل آگاهی
نی از سیر مقامات است غافل تا شکر دارد

فزود از خط مشکین آب و رنگ لعل سیرابش
که زیر سبزه این آب روان حسن دگر دارد

نشست از خاطرم گرد غمی بخت سیه صائب
چه حرف است این که ابر تیره باران بیشتر دارد؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.