هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق عاشقانه، رنج‌های عشق، و تأملات فلسفی درباره زندگی و عشق است. شاعر از ملالت‌ها، دردها، و امیدهای خود سخن می‌گوید و از تصاویر شاعرانه مانند شراب، آیینه، طوفان، و خورشید برای انتقال احساساتش استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۱۱

مرا زنگ ملال از دل شراب ناب بردارد
اگرچه بیشتر آیینه زنگ از آب بردارد

زفکر دور گردان رنگ می بازد، نمی دانم
که چون بارنگاه آن چهره سیراب بردارد؟

گره شد کار خضر از زندگانی سخت می ترسم
که از تیغ تو زخمی بهر فتح الباب بردارد

اگرچه گریه طوفان کرد بر بالین بخت من
نشد این سبزه خوابیده سر از خواب بردارد

زبان العطش گویی شود هر موج سیرابش
اگر زخم شهیدان تو از بحر آب بردارد

نبرد افسردگی خورشید عالمسوز عشق از من
چه گرمی پشت من از قاقم و سنجاب بردارد؟

شود چون حلقه زنجیر چشم آهوان نالان
اگر مجنون من دست از دل بیتاب بردارد

محبت سینه را از آرزوها پاک می سازد
چه افتاده است کس خار از ره سیلاب بردارد؟

دهن چون باز کردی خواهش خود را مکن ناقص
که از شمشیر زخم دوربینان آب بردارد

نشد خالی دل پرخون زچشم خونفشان صائب
گل ابری ازین دریا چه مقدار آب بردارد؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.