هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که از درد عشق، ناامیدی و اندوه سخن می‌گوید. شاعر از ناله‌های درونی، سوختن عشق و بی‌پاسخ ماندن دردها می‌گوید و از غبار خاطراتی که مانع دید روشن می‌شود، سخن می‌راند. همچنین، به امیدواری در سقوط از عرش اشاره می‌کند اما از سقوط از طاق دل به عنوان نقطه‌ای بی‌بازگشت یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی مفاهیم مانند ناامیدی و اندوه ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۴۹

که می نالد که آه از جان شیدا برنمی خیزد؟
که می سوزد که دود از خرمن ما برنمی خیزد؟

عبث ای ابر زحمت می دهی دریای رحمت را
به صد طوفان غبار از خاطر ما برنمی خیزد

غبار خاطری دایم به چشم پرده می پوشد
که می گوید که گرد از روی دریا برنمی خیزد؟

اگر از عرش افتد کس، امید زیستن دارد
کسی کز طاق دل افتاد از جا برنمی خیزد

کدامین شب خیال خال او در سینه می آید
که مانند سپند از جا سویدا برنمی خیزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.