هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج، وحدت وجود، و جنون است. شاعر از گل و خار، جام می، و گوهر به عنوان استعاره‌هایی برای بیان حالات درونی خود استفاده می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند وحدت کفر و دین، و رنج‌های ناشی از عشق و جنون در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم مانند وحدت کفر و دین نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۰۵۴

گل اندامی که در پیراهن من خار می ریزد
به خرمن گل به جیب و دامن اغیار می ریزد

نه کم ظرفی است گر زیر و زبر سازم دو عالم را
که می در جامم از کیفیت دیدار می ریزد

بساط جوهری گردد زمین هر جا به حرف آید
زبس رنگین سخن زان لعل گوهربار می ریزد

بود مست زپا افتاده ای هر نقش پای تو
زبس سرو ترا کیفیت از رفتار می ریزد

صدف را می رسد لاف جوانمردی درین دریا
که زیر تیغ از لب گوهر شهوار می ریزد

دویی نبود میان کفر و دین در عالم وحدت
دل تسبیح از بگسستن زنار می ریزد

من آن نخل برومندم در اقلیم جنون صائب
که بر من سنگ دایم از در و دیوار می ریزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.