هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند آرزوها، قناعت، تقدیر، و رضایت از زندگی می‌پردازد. شاعر از گرفتاری‌های ناشی از آرزوهای بی‌پایان، اهمیت رضایت درونی، و بی‌فایده بودن حرص و طمع سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند صبر، خموشی، و پذیرش سرنوشت دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن برای درک و تجزیه‌وتحلیل، به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی بیشتری نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۳۱۱۷

گرفتاری به قدر رشته آمال می باشد
دلی کز آرزو شد پاک فارغبال می باشد

شبیخون نسیم صبح را افسانه می داند
سر هر کس گرانخواب از می اقبال می باشد

شدم سر در هوا از کوته اندیشی، ندانستم
که باغ دلگشا اینجا به زیر بال می باشد

زجمعیت نباشد بهره ای چشم حریصان را
زخرمن گرد رزق دیده غربال می باشد

همان بهتر که نگشایی لب پرشکوه ما را
چه غیر از خون گره در پرده تبخال می باشد؟

ندارد چون سر بیمار آسایش به یک بالین
زبان هر که در فرمان قیل و قال می باشد

نگردد چشم حسرت مانع عمر از سبکسیری
کجا سد ره آب روان غربال می باشد؟

زغفلت عین ادبارست اقبال خودآرایان
که دایم دیده طاوس در دنبال می باشد

صدف را می شود مهر خموشی دانه گوهر
زبان و اصلان از لاف و دعوی لال می باشد

مرا هم صبح امید از خط او می شود طالع
شب ادبار اگر آبستن اقبال می باشد

زتسلیم و رضا آزاده ای صائب خبر دارد
که در فقر و غنا حالش به یک منوال می باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.