هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی به زیباییهای طبیعت و احساسات انسانی میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند سرو، چمن، گل و کمان، به توصیف عشق و زیبایی میپردازد. همچنین، او به مفاهیمی مانند عقل، نقصان و ارزش انسان در برابر جهان اشاره میکند. در پایان، شاعر از دل رمیده و تلخیهای زندگی سخن میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات شاعر نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی دارد.
غزل شمارهٔ ۳۸۸۱
قد تو سرو چمن را پیاده می داند
رخ تو چهره گل را گشاده می داند
کمان نرم ترا هر که چاشنی کرده است
کمان سخت فلک را کباده می داند
بودتمام به میزان عقل سنگ کسی
که ناقصان را برخود زیاده می داند
اگر به خاک برابر شود زبیقدری
سخن سوار فلک را پیاده می داند
به روی تلخ ز من هرکه بگذرد صائب
دل رمیده من جام باده می داند
رخ تو چهره گل را گشاده می داند
کمان نرم ترا هر که چاشنی کرده است
کمان سخت فلک را کباده می داند
بودتمام به میزان عقل سنگ کسی
که ناقصان را برخود زیاده می داند
اگر به خاک برابر شود زبیقدری
سخن سوار فلک را پیاده می داند
به روی تلخ ز من هرکه بگذرد صائب
دل رمیده من جام باده می داند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.