هوش مصنوعی: این متن شعری است که مضامین عاشقانه، عرفانی و اخلاقی را در بر می‌گیرد. شاعر از عشق، درد فراق، وصف معشوق، و مسائل اخلاقی مانند دوری از تکبر و ریا سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی و طبیعت دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و تمثیل‌های شراب و میخانه ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۶۹

مباد اهل عمل بیخود از شراب شود
که از خرابی او عالمی خراب شود

نقاب اگر به رخ دلبران حجاب شود
رخ لطیف تو بی پرده از نقاب شود

همان ز تشنه لبی چون سهیل می سوزم
اگر عقیق لبش در دهانم آب شود

شده است حلقه خط سخت تنگ می ترسم
که باده لب او پای در رکاب شود

کند ز دود سیه مست هوشیاران را
دلی کز آتش رخسار او کباب شود

گلاب پیرهن آفتاب می گردد
درین ریاض چو شبنم دلی که آب شود

چگونه رنگ توانم به روی گلشن دید
مرا که بوی گل از وصل گل حجاب شود

ز آتش رخ ساقی که می جهد سالم
به محفلی که بط می در او کباب شود

زشعله بال سمندر خطر نمی دارد
ز باده حسن محال است بی حجاب شود

ز وعده های دروغ تو شوق من افزود
که شور تشنه لبی بیش از سراب شود

اگر ز اهل دلی با شکستگی خوش باش
که مه تمام چو شد دور از آفتاب شود

چنین که شد ز قساوت مرا جگر بی آب
عجب که دیده من تر ز آفتاب شود

حریف نخوت نو دولتان نمی گردید
حذر کنید ز خونی که مشک ناب شود

عیارمنت احسان چرخ اگر این است
ستاره سوختگی خال انتخاب شود

همیشه درد به عضو ضعیف می ریزد
که مرغ بیوه زنان قسمت عقاب شود

کند شماتت زاهد فرنگ عالم را
خدا نخواسته میخانه گر خراب شود

ز گریه اش جگر سنگ خون شود صائب
دلی که از نفس گرم من کباب شود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.