۲۲۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۲۹۴

بی صحبت تو عیش میسر نمی شود
رغبت به بوسه لب ساغر نمی شود

یارب چه خاک بر سر بی طاقتی کنم
دستم دچار دامن محشر نمی شود

هر سطر کار شهپر جبریل می کند
مکتوب ما وبال کبوتر نمی شود

بال شکسته است کلید در قفس
این فتح بی شکستگی پر نمی شود

صائب چه رفته ای، گلی از بوسه اش بچین
دائم زمان وصل میسر نمی شود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.