هوش مصنوعی: این متن شعری از صائب تبریزی است که به زیبایی‌های زندگی در سادگی و خاکساری می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که زندگی واقعی در فروتنی و بی‌غشی نهفته است و عشق و آرزو در ذرات خاک نیز جریان دارد. او همچنین به مقایسه‌هایی مانند نخل سرکش و گل رخسار آب و آتش می‌پردازد و از بهشتی سخن می‌گوید که حتی خیالش خواب زاهد را تلخ می‌کند. در نهایت، شاعر اشاره می‌کند که زندگی در پیری زلال‌تر و بی‌غش‌تر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۴۶۴۸

شراب زندگی درخاکساریهاست بی غش تر
بود نخل برومند از زمین نرم سرکش تر

به خون آرزویی می تپدهر ذره ازخاکم
ندارد گرد بادی دشت عشق ازمن مشوش تر

جهانسوزی کزاومن منصب پروانگی دارم
گل رخساراو درعالم آب است آتش تر

بهشتی کزخیالش خواب زاهدتلخ می گردد
نداردگوشه ای از گوشه چشم تو دلکش تر

نلغزد چون زبان طوطی من ،کان شکرلب را
بررویی است از آیینه ادراک بی غش تر

فلک درکاربی رویان کند هرزینتی دارد
که پشت آیینه را ازروی می باشدمنقش تر

در ایام خزان صاف است آب جویها صائب
زلال زندگی درموسم پیری است بی غش تر
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۶۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.