هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر نارضایتی‌ها و گلایه‌های شاعر از سختی‌های زندگی، ناملایمات روزگار و بی‌وفایی دنیاست. او از دل‌سختی دیگران، بی‌ثباتی زندگی و گذرا بودن شادی‌ها می‌گوید و به مخاطب هشدار می‌دهد که دل به دنیا نبندد. همچنین، اشاره‌ای به اسرار نهفته در دل و گم‌شدگی انسان در بیابان زندگی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه کافی از زندگی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود. همچنین، برخی از اشارات غیرمستقیم ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۴۷

دارم ز تو ساده دلیها گله بسیار
پهن است درین دامن دشت آبله بسیار

از سختی ره زود شود آبله پامال
ورنه ز دل سنگ تو دارم گله بسیار

بارست به دل تهمت ناگاه، و گرنه
بر یوسف ما نیست گران سلسله بسیار

زنهار به هر چیز ملرزان دل خود را
کاین خانه خطر دارد ازین زلزله بسیار

چون صبح به این عمر تنک مایه مشو شاد
کاین یک دو نفس رانبود فاصله بسیار

نتوان سخن تلخ به شیرین دهنان گفت
ورنه ز لب لعل تو دارم گله بسیار

در زمین نیست گهر سنج، و گرنه
در پرده دل هست مراآبله بسیار

از خرده اسرار نشد هیچ کس آگاه
گم گشت درین ریگ روان قافله بسیار

پیمانه می کشتی طوفان زده باشد
بزمی که دراو هست تنک حوصله بسیار

گرآب حیات است، چو استاد شود سبز
چون خضر مکن مکث درین مرحله بسیار

گرد رمه افزون بود از فوج گرانسنگ
سر برکت هست نهان درگله بسیار

چون ریگ ز هر موج مراتخت روانی است
ایجاد کند شوق ز خود راحله بسیار

این دایره ها تابع پرگار قضا یند
صائب مکن از گردش گردون گله بسیار
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.