هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مخاطب می‌خواهد صادق، بی‌ریا و بی‌کینه باشد و از نیرنگ و تفرقه دوری کند. شاعر تأکید می‌کند که در حریم عشق و زیبایی، باید مانند آیینه‌ای بی‌زنگ و سینه‌ای بی‌کینه بود. همچنین، از مخاطب می‌خواهد که در جهان مانند شبنم بی‌رنگ یا مانند سنگ در برابر طمع مقاوم باشد. در نهایت، شاعر امیدوار است که با این صفات، راه برای فیض و معنویت گشوده شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و نمادهای به‌کاررفته نیاز به درک بالاتری از ادبیات و فلسفه دارند.

غزل شمارهٔ ۴۸۶۱

باده گلرنگ شو یا شیشه بیرنگ باش
بوی خون می آید از نیرنگ، بی نیرنگ باش

چند در نیرنگ سازی روز گارت بگذرد؟
شبنم بیرنگ شو، با خار و گل همرنگ باش

در حریم عشق و بزم حسن تا راهت دهند
سینه بی کینه و آیینه بی زنگ باش

نخل از جوش ثمر در دست طفلان عاجزست
بیدشو، دندان ارباب طمع را سنگ باش

بزم می را شیشه بی باده سنگ تفرقه است
سنگ گرد و درشکست چرخ مینارنگ باش

با لباس جسم ما را بخیه پیوند نیست
سبزه شمشیر گو فرسنگ در فرسنگ باش

تا مگر صائب در فیضی به رویت وا شود
غنچه آسا در گلستان جهان دلتنگ باش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۸۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۸۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.