هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند غربت، جنون، غفلت، دوری از وصال، و ناتوانی در فراموشی عشق میپردازد. شاعر از احساس بیپناهی، غفلت از خطرات، و تلاشهای بیثمر سخن میگوید و با استفاده از استعارههایی مانند صیاد و صید، سنگ و شیر، و خدنگ و آه، عمق احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۴۹۱۱
در غریبی تابه چند افتدکسی ازیادخویش؟
کو جنونی تا برآرم گرد از بنیاد خویش
غفلت صیاد از نخجیر عین رحمت است
وای بر صیدی که غافل گردداز صیاد خویش
شکوه مارا ازحریم وصل دور انداخته است
حلقه در بیرون درمانده است ازفریاد خویش
جوی شیر ازسنگ آوردن عجب طفلانه بود
بی تأمل کند کردم تیشه فولاد خویش
چون خدنگ آه، برگشتن نمی دانم که چیست
درچه ساعت برد یاد او مرا ازیاد خویش؟
کلک صائب راچه لذت ازصفیر خود بود؟
عندلیب مست بی بهره است ازفریاد خویش
کو جنونی تا برآرم گرد از بنیاد خویش
غفلت صیاد از نخجیر عین رحمت است
وای بر صیدی که غافل گردداز صیاد خویش
شکوه مارا ازحریم وصل دور انداخته است
حلقه در بیرون درمانده است ازفریاد خویش
جوی شیر ازسنگ آوردن عجب طفلانه بود
بی تأمل کند کردم تیشه فولاد خویش
چون خدنگ آه، برگشتن نمی دانم که چیست
درچه ساعت برد یاد او مرا ازیاد خویش؟
کلک صائب راچه لذت ازصفیر خود بود؟
عندلیب مست بی بهره است ازفریاد خویش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.