هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، به توصیف عشق، زیبایی، و حالات عاشقانه می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند لعل، موج بوسه، آیینه، و آب برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، نگاهی انتقادی به خودپرستی و غرور دارد و از آرزوی رهایی از رنج‌های عشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند انتقاد از خودپرستی و غرور ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۹۲۲

ز مستی در شکر خندست دایم لعل سیرابش
گریبان چاک دارد شیشه را زور می نابش

لب میگون او را نیست وقت خط برآوردن
ز موج بوسه نو خط می نماید لعل شادابش

ز خواب ناز گفتم چشم اورا خط برانگیزد
ندانستم کز این ریحان گرانتر می شود خوابش

ندیده حسن خود را، کس حریف اونمی گردد
نگه دارد خدا از صحبت آیینه و آبش !

اگر افتد به مسجد راه آن سرو خرامان را
عجب دارم نگیرد تنگ در آغوش، محرابش

زسیر باغ جنت دامن افشان می رود بیرون
نگاهی را که سازد شوق رخسار تو بیتابش

بغیر از خود پرستی طاعتی ازوی نمی آید
خودآرایی که باشد خانه آیینه محرابش

به زینت خواجه مغرورست از دنیا، نمی داند
که چون خاکستر اخگرهاست پنهان زیر سنجابش

تمنای رهایی دارم از دریای خونخواری
که چون لاله است خونین، کاسه های چشم گردابش

ز دریا کم نگردد سوزش پنهان من صائب
مگر آبی زند بر آتش من لعل سیرابش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.