هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، تقدیر، صبر، امید و ناامیدی، طبیعت و زندگی می‌پردازد. شاعر از عشقی سخن می‌گوید که بر تقدیر چیره می‌شود و عقل را به چالش می‌کشد. همچنین، به زیبایی‌های طبیعت و زندگی اشاره می‌کند و از اهمیت امید و پایداری در برابر سختی‌ها سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاشقانه است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

غزل شمارهٔ ۴۹۳۳

من و عشقی که دست چرخ را چنبرکند زورش
گذارد درفلاخن کوه قاف عقل راشورش

کمان نرم تیر سخت رادر چاشنی دارد
مشو زنهار ایمن از فریب چشم رنجورش

ز خال دلفریب یار مشکل جان توان بردن
کنون کز گرد خط گردیده خاک آلود زنبورش

سیاهی عذر خواهی همچو آب زندگی دارد
مکن قطع امید از زلف و از شبهای دیجورش

درایام بهاران دیده نرگس شود گویا
چه مستیها کند در دور خط تا چشم مخمورش

به دامانش ز سیلاب حوادث گرد ننشیند
خرابی راکه سازد گوشه چشم تو معمورش

چه سازد باشراب عشق او یارب سبوی من
که خندان می کند چون نار این نه شیشه رازورش

زمین سیر چشمان قناعت وسعتی دارد
که دارد خنده برملک سلیمان دیده مورش

چه آسوده است از دلگرمی غمخوار، بیماری
که بربالین ز آه سرد باشد شمع کافورش

اثر دل زنده دارد شمع اقبال سکندر را
که از آیینه بارد تا قیامت نور برگورش

ز اقبال محبت درمقامی می یزنم جولان
که طفل نی سوارآید به چشمم دارو منصورش

خوشا ابری که اشک خود به دامان صدف ریزد
خوشا تاکی که گردد قسمت میخانه انگورش

چنین گیرد اگر دنبال ظالم اشک مظلومان
برآرد جوش طوفان چون تنور نوح از گورش

خمار بحر هرگز نشکند ازقطره ای، صائب
لب میگون چه سازد با خمار چشم مخمورش ؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.