هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند پروانه، چراغ و شعله، به موضوع عشق، روشن‌ضمیری، رازداری و غم می‌پردازد. شاعر از زبان چراغ سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند عشق، سوزش درونی، رازهای پنهان و تأثیر روشنایی بر تاریکی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات فلسفی نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات فارسی دارند.

غزل شمارهٔ ۵۱۴۱

شعله ور گردد ز شور عشق آواز چراغ
از پرپروانه باشد پرده ساز چراغ

بس که سودا کرده عالم را سیه درچشم من
می کند هر کرم شب تابی به من ناز چراغ

صحبت روشن ضمیران پرده سوز غفلت است
خواب می سوزد چشم ازدیده باز چراغ

ما به مهر و مه ز قحط حسن قانع گشته ایم
کز تهی چشمی شود روزن نظر باز چراغ

دل چو روشن شد زبان لاف کوته می شود
کز نسیم صبح باشد بال پرواز چراغ

شرم نتواند حجاب حسن عالمسوز شد
کی نهان درپرده ماندنور غماز چراغ؟

چاره بیهوده نالان منحصر درکشتن است
غیر خاموشی ندارد سرمه آواز چراغ

رازهای سر به مهر سینه پروانه را
می توان دید ازرخ آیینه پرداز چراغ

کرد رسوا داغ صائب سوز پنهان مرا
شد دهان روزن خاموش غماز چراغ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.