هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند صدف و گوهر، مفاهیم عمیقی مانند پنهان کردن استعدادها، رنج‌های پنهان، و ارزش واقعی را بیان می‌کند. شاعر از صدف به عنوان نمادی برای پنهان‌کاری، رنج، و زیبایی استفاده کرده و گوهر را به عنوان استعداد یا حقیقت درونی توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و پنهان‌کاری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵۱۵۸

گر کنی پنهان گهر را زیر دامان صدف
سر برون آرد ز شوخی از گریبان صدف

نیست ممکن پاک گوهر برزمین ماند مدام
زیب گوش دلبران شد اشک غلطان صدف

بگذر ازدریوزه گوهر که گردد عاقبت
لب گشودن باعث زخم نمایان صدف

تا چرا لب پیش ابر از تنگدستی باز کرد
ازدهن یک یک برآوردند دندان صدف

دل چو روشن شد چراغ عاریت درکار نیست
شمع کافوری است گوهر درشبستان صدف

از فرو خوردن سر شکم از اثر شد کامیاب
اشک نیسان را گهر گرداند زندان صدف

در وطن تن ده به ناکامی که نتوان پاک کرد
ازگهر گرد یتیمی را به دامان صدف

آیه رحمت زابر گوهرافشان، می شود
نازل ازراه دهان پاک، درشان صدف

مهر خاموشی سپرداری کند اسرار را
بستن لب ازگهر باشد نگهبان صدف

خاطر خرم نگردد جمع صائب با گهر
کز تهیدستی بود لبهای خندان صدف
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.