۲۱۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۳۴۲

یاد ایامی که پیش او وجودی داشتم
در حریم او ره گفت و شنودی داشتم

بود اقلیم جنون در حلقه فرمان من
ناف سوز لاله داغ مشکسودی داشتم

این زمان چون غنچه خاموشم و گرنه پیش ازین
در گلستانش لب عاشق سرودی داشتم

از هواداران به این روز سیاه افتاده ام
در ترقی بود کارم تا حسودی داشتم

در جگر اکنون ندارم آه صائب ورنه من
پیش ازین چون خاروخس سامان دودی داشتم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.