هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از آزادی و استقلال خود سخن میگوید، با وجود بیثمر بودن مانند درختان سرو و بید و شمشاد. او از انتقادات دیگران نمیترسد و عشق را پایهی زندگی خود میداند. با وجود فراموشی دوران جوانی، از این فراموشی خوشحال است. او خود را مانند فولاد میداند که از جوهر خود ساخته شده و از کار دیگران بینیاز است. در نهایت، از حکمت خداوند در آفرینش خود سوال میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند فراموشی دوران جوانی و پرسشهای وجودی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۵۴۹۱
گر چه بی ثمر مانند سرو و بید و شمشادم
زسنگ کودکان آسوده از پیوند آزادم
خوشا صیدی که داند کیست صیادش من آن صیدم
که از ذوق گرفتاری ندانم کیست صیادم
ز گفت و گوی سرد ناصحان برخود نمی لرزم
که از سنگ ملامت عشق افکنده است بنیادم
اگر چه خویش را گم کردم از نسیان پیریها
به این شادم که ایام جوانی رفت از یادم
در اصلاحم عبث اوقات ضایع می کند گردون
من آن طفلم که از شوخی معلم کرد آزادم
چه تهمت بر فلک بندم چرا از دیگران نالم
که من در پیچ و تاب از جوهر خود همچو فولادم
ز بیکاری نمی آیم به کار هیچ کس صائب
نمی دانم چه حکمت بود ایزد را در ایجادم
زسنگ کودکان آسوده از پیوند آزادم
خوشا صیدی که داند کیست صیادش من آن صیدم
که از ذوق گرفتاری ندانم کیست صیادم
ز گفت و گوی سرد ناصحان برخود نمی لرزم
که از سنگ ملامت عشق افکنده است بنیادم
اگر چه خویش را گم کردم از نسیان پیریها
به این شادم که ایام جوانی رفت از یادم
در اصلاحم عبث اوقات ضایع می کند گردون
من آن طفلم که از شوخی معلم کرد آزادم
چه تهمت بر فلک بندم چرا از دیگران نالم
که من در پیچ و تاب از جوهر خود همچو فولادم
ز بیکاری نمی آیم به کار هیچ کس صائب
نمی دانم چه حکمت بود ایزد را در ایجادم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.