هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌ها و ناامیدی‌های خود می‌گوید، از غفلت و شتاب در زندگی شکایت دارد و خود را مانند سگی سرگردان و تشنه توصیف می‌کند. او از تلخی زندگی و ناامیدی‌هایش سخن می‌گوید، اما در عین حال به لطف خداوند امیدوار است. شعر با تصاویری از اشک، خون، و شراب، حالات روحی شاعر را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و روحی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مضامین سنگین مانند ناامیدی و رنج، آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۵۸۹۶

افزود گرانباری غفلت ز شتابم
شد آبله پای طلب پرده خوابم

آن سوخته جانم که به هر سوی دواند
مانند سگ هرزه مرس موج سرابم

خونابه اشک است مرا باده گلرنگ
هر چند جهان مست شد از بوی کبابم

در مشرب من تلخ می آب حیات است
از چشمه کوثر نتوان راند به آبم

افسوس بودحاصل تخمی که مرا هست
در شوره زمین صرف شود اشک سحابم

نومید نیم از کرم پیر خرابات
در بحر شکسته است سبو همچو حبابم

چون صبح شمرده است نفس در جگر من
نقدست ز روشن گهری روز حسابم

طول املم بسته به زنجیر اقامت
هر چند چو اوراق خزان پا به رکابم

صائب دگر از هوش و خرد طرف نبندد
هر کس دهنی تلخ کند از می نابم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۸۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.