هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق خود مانند شرم، عشق، پریشانی و امید به حیات دوباره سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند چشم آبگینه، زلف مشکبویان و خط عنبرین، احساسات درونی خود را بیان می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند تواضع، عشق الهی و رازهای درونی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۹۴۹

چون چشم آبگینه، هر چند پاک بینم
در پرده خجالت، زان روی شرمگینم

از زلف مشکبویان مغزم شود پریشان
تا ریشه کرد در دل آن خط عنبرینم

یک برگ کاه ایشان بی کوه منتی نیست
از خرمن بزرگان عمری است خوشه چینم

افغان که همچو پرگار با پای آهنین من
چندان که می زنم دور در گام اولینم

گفتی بمیر تا من از نو دهم حیاتت
ای روح بخش عالم من مرده همینم!

رازی که در دلم هست صائب ز طینت پاک
چون آب می توان خواند از صفحه جبینم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.