هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های پیچیده، به بیان احساسات و افکار شاعر می‌پردازد. او از بلندی و پستی مژگان، همواری افکار، خجالت طوطی، شیرینی گفتار، اشک نیسان، مهره گل، خواب شیرین و دیوان غزل‌هایش سخن می‌گوید و بر بیگانگی سبزه در گلزار خود تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا کمتر جذاب باشد.

غزل شمارهٔ ۶۰۹۸

نست چون مژگان بلند و پست در گفتار من
تیر یک ترکش ز همواری بود افکار من

پیش من طوطی ز خجلت سبز نتواند شدن
گوشها را تنگ شکر می کند گفتار من

اشک نیسان را که در چشم صدف گرداند آب
مهره گل می شمارد گوهر شهوار من

خواب شیرینی که مردم جا به چشمش می دهند
می کند کار نمک با دیده بیدار من

از غزل پر کن بود دیوان من صائب تهی
سبزه بیگانه را ره نیست در گلزار من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۰۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.