هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، زیبایی، حکمت و رازهای هستی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند چشم، ابرو، شمشیر، آهو، سلیمان، مور، خال، آیینه، زلف، تیر، کمان، خورشید، سرو، انجم، چوگان، گو، آب و نان، خون دل، زنگار، غم، جام، زانو، دنیا و عقبی استفاده کرده است تا مفاهیم عمیق عرفانی و انسانی را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۶۱۷۱

چشم خواب آلود او را در خم ابرو ببین
تیزی شمشیر بنگر، غفلت آهو ببین

در کف دست سلیمان گر ندیدی مور را
چشم بگشا خال را بر صفحه آن رو ببین

پیچ و تاب دلربایی نیست مخصوص کمر
صاف کن آیینه را این شیوه در هر مو ببین

زلفش از هر حلقه دارد چشم بر راه دلی
در به دست آوردن دل اهتمام او ببین

هرگز از خون شکاری بال تیرش تر نشد
شست صاف دلگشای آن کمان ابرو ببین

می گدازد چشم را خورشید بی ابر تنک
جلوه آن سرو سیم اندام را در جو ببین

خلوت آغوش را از نقش انجم پاک کن
بعد ازان چون هاله دلجویی ازان مه رو ببین

شهسواری نیست یار ما کز او گردن کشند
در خم چوگان حکمش چرخ را چون گو ببین

می کند نامرد آب و نان دنیا مرد را
همچو مردان خون دل خور، قوت بازو ببین

می کشد زنگار قد چون سرو بر آیینه ام
تخم غم را در زمین پاک من نیرو ببین

آنچه جم در جام از اسرار نتوانست دید
خویش را بر هم شکن در کاسه زانو ببین

خوبی دنیا ز عقبی پشت کاری بیش نیست
چند صائب محو پشت کار باشی، رو ببین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۱۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.