هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند نخل، سرو، گل و شمع، به توصیف عشق، رشک، دوستی و آزادی می‌پردازد. شاعر از سرو به عنوان نماد استقامت و زیبایی یاد می‌کند و به مفاهیمی مانند عمر دراز، بلاگردانی و آزادی اشاره دارد. در نهایت، شاعر با بیان اینکه برگ سبزی نیست تا شرمنده احسان سرو باشد، به نوعی فروتنی و قدردانی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی مانند رشک، بلاگردانی و آزادی، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۶۴۸۱

نیست همدوشی به نخل قامت او، شان سرو
مصرع حسن دوبالا نیست در دیوان سرو

خون گل از بس که جوش غیرت از رشک تو زد
می چکد چون شمع آتش از سر مژگان سرو

دوستی با تازه رویان عمر می سازد دراز
صد نهال غنچه پیشانی بلاگردان سرو!

حرز آزادی بلاگردان چندین آفت است
نیست تاراج خزان را دست بر دامان سرو

گر چه طوق بندگی عمری است دارم بر گلو
برگ سبزی نیستم شرمنده احسان سرو

صائب آن شمشاد قد هرگه به بستان می رود
می شود صد طوق گردن بیشتر نقصان سرو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.