۲۰۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۴۸۵

قانع از رزق پریشان با دل صدپاره شو
روزی آماده می خواهی برو غمخواره شو

تا درین میخانه باشی بر حریفان خوشگوار
صاف را ایثار کن رندانه دردی خواره شو

چون به خلوت رو گذاری دل چو قرآن جمع کن
در میان جمع چون نازل شوی سی پاره شو

گر طمع داری که آید روزیت بیرون ز سنگ
در ریاض آفرینش مرغ آتشخواره شو

شربت عیسی پی بیمار گردد دربدر
چاره جویی چشم داری از جهان بیچاره شو

گر نگردد بر مراد ما فلک آسوده ایم
زین فلاخن سنگ ما گو دیرتر آواره شو

سنگ را دلجویی اطفال گوهر می کند
در حریم خردسالان مهره گهواره شو

تا ز چشم پاک چون آیینه دارندت عزیز
صائب از سیمین بران قانع به یک نظاره شو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.