هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، جنون عشق را به عنوان گنجی گرانبها توصیف می‌کند که با وجود رنج‌ها، ارزشمند است. شاعر از درد عشق، زیبایی معشوق و ناتوانی در بیان احساساتش سخن می‌گوید. تصاویر شاعرانه مانند اژدها، گنج، شیر، و ماه کنعان برای بیان عمق احساسات استفاده شده‌اند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر شاعرانه مانند 'غارتگر جان‌ها' یا 'داغ جنون' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۹۶

جنون گنجی است گوهرخیز، زنجیر اژدهای او
تهیدستی نبیند هر که شد در گنج پای او

ز قحط دل چه خواهد کرد خط جانفزای او
که دل در سینه ها نگذاشت خال دلربای او

ز دست کوته عشاق کاری برنمی آید
مگر بالیدن از هم بگسلد بند قبای او

لب چون شکرش از گرمی شیر آب می گردد
مگر از شیره جانها کند مادر غذای او

گذارد ازترازو در فلاخن ماه کنعان را
عزیز مصر اگر بیند جمال جانفزای او

چرا از پرده بیرون آید آن غارتگر جانها؟
که چشمی نیست در عالم سزاوار لقای او

نیم آگاه از زلف رسایش، اینقدر دانم
که از دلها ترازو گشت مژگان رسای او

چو داغ تازه از زیر سیاهی برنمی آید
زلال زندگی از شرم لعل جانفزای او

مگر بر بی زبانی های من رحمی کند، ورنه
تمنا را زبان در کام می سوزد حیای او

چسان در بر کشم چون پیرهن آن سرو سیمین را؟
که رنگم می پرد از دیدن رنگ قبای او

ز کار دل گره، چون اشک از مژگان، فرو ریزد
چو آید در تبسم غنچه مشکل گشای او

طبلکار تو دارد اضطرابی در جهانگردی
که پنداری زمین را می کشند از زیر پای تو

تلاش قرب فقر از هر جگرداری نمی آید
که نقش پنجه شیرست نقش بوریای او

سبکسیری که از داغ جنون سرگرمیی دارد
چراغان می شود دامان دشت از نقش پای او

مرا آیینه رویی چون سکندر تشنه لب دارد
که عمر جاودان تاری است از زلف رسای او

مگر ذوق خودآرایی نقابش را براندازد
وگرنه عاشق مسکین چه دارد رونمای او؟

نمی دانم عیار لطف و قهرش را، همین دانم
که چون تیر قضا در دل نشیند هر ادای او

نمی دانم کجا آن شاخ گل را دیده ام صائب
که خونم را به جوش آورد رنگ آشنای او
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.