هوش مصنوعی:
شاعر از سادهدلی و بیگناهی خود میگوید که از کتاب رمیده است و بوی خون از سرخی آن به مشامش میرسد. او تمام شب به عشق فکر میکند و مهتاب را به سادگی به کتان صاف تشبیه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و نمادین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههایی مانند 'بوی خون' و 'سرخی باب' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای تفسیر دارد.
شمارهٔ ۴۲
چنان ز ساده دلی ها رمیده ام ز کتاب
که بوی خون به مشامم رسید ز سرخی باب!
تمام شب به خیال تو عشق می بازم
ز سادگی به کتان صاف می کنم مهتاب
که بوی خون به مشامم رسید ز سرخی باب!
تمام شب به خیال تو عشق می بازم
ز سادگی به کتان صاف می کنم مهتاب
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.