هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساس غم، ناامیدی و دل‌شکستگی سخن می‌گوید. شاعر از غبار و تاریکی که بر زندگی‌اش سایه افکنده، سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که حتی آینه نیز تصویر او را تار می‌بیند. او از تیرهای آه و ناله‌های خود و دیگران می‌گوید و هشدار می‌دهد که از کماندارانی که در کمین نشسته‌اند، دوری کند. همچنین، بیان می‌کند که هیچ‌کس جز معشوق نتوانسته دل بی‌قرارش را آرام کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمگین است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۸۵

بس که بر رویم غبار کلفت از هر سو نشست
گرد از تمثال من آیینه را بر رو نشست

تیر آه خاکساران را نمی باشد خطا
برحذر باش از کمانداری که بر زانو نشست

از تپیدن دور کرد از خود دل بی تاب من
غیر تیر او مرا هر کس که در پهلو نشست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.