هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق و دیوانگی سخن میگوید. شاعر از زلف یار و تأثیر آن بر دل دیوانه، ویرانیهای ناشی از این عشق، و دردها و رنجهای عاشقانه میگوید. همچنین، اشارهای به میو میخانه و حالات خمار دارد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاشقانهی پیچیده، اشاره به میو مستی، و لحنی احساسی و گاه دردآلود است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۹۰
تا خیال زلف او ره در دل دیوانه داشت
از پر و بال پری جاروب این ویرانه داشت
شیشه ناموس من تا بر کنار طاق بود
هر که سنگی داشت از بهر من دیوانه داشت
می شکست از خون من دایم خمار خویش را
چشم مخموری که در هر گوشه صد میخانه داشت
از پر و بال پری جاروب این ویرانه داشت
شیشه ناموس من تا بر کنار طاق بود
هر که سنگی داشت از بهر من دیوانه داشت
می شکست از خون من دایم خمار خویش را
چشم مخموری که در هر گوشه صد میخانه داشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.