هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از جوشش عقل و زیباییهای طبیعت سخن میگوید و بیان میکند که گاهی زیباییها آنقدر فراوانند که نمیتوان آنها را کنترل کرد. همچنین اشاره میکند که برخی چیزها مانند گلهای یک باغ، نیازی به بسته شدن یا محدودیت ندارند و خود به خود جلوهگر میشوند.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعارهها و صنایع ادبی پیچیده، فهم آن را برای سنین پایینتر سخت میکند.
شمارهٔ ۱۱۱
جوش سودا ز سرم عقل گرانبار گرفت
این چنین گل نتوان از سر دستار گرفت
چمن آرای مرا حاجت در بستن نیست
جوش گل راه تماشایی گلزار گرفت
این چنین گل نتوان از سر دستار گرفت
چمن آرای مرا حاجت در بستن نیست
جوش گل راه تماشایی گلزار گرفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.