۲۲۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۸

نرمی حصار عافیت جان روشن است
از موم پشت آینه بر کوه آهن است

قانع به دستبوس شدن زان جهان حسن
از بحر تشنه را به قلم آب خوردن است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.