هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دوگانگی و ابهام در زندگی خود سخن میگوید، جایی که مرز بین نور و تاریکی، امید و ناامیدی محو شده است. او به گمنامی و قناعت دعوت میکند و اشاره میکند که در این جهان سیاه، نام و شهرت ارزشی ندارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، ابهام و دوگانگی بیانشده نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک بهتر دارد.
شمارهٔ ۲۲۰
میان نور و ظلمت عالمی دارم، نمی دانم
که شامم صبح یا صبح امیدم شام می گردد
به گمنامی قناعت کن دل روشن اگر خواهی
که در چشم نگین عالم سیاه از نام می گردد
که شامم صبح یا صبح امیدم شام می گردد
به گمنامی قناعت کن دل روشن اگر خواهی
که در چشم نگین عالم سیاه از نام می گردد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.