۲۲۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۲

کدامین سینه مجروح مهمان تو می گردد؟
که شور حشر بر گرد نمکدان تو می گردد

نیندیشد ز دوزخ هر که دارد داغ هجرانت
نپردازد به جنت هر که حیران تو می گردد

تو کز شوخی بنای کعبه را زیر و زبر کردی
کجا ویرانی ما گرد دامان تو می گردد؟

خیال روی او تا در کدامین سینه می گردد
که آب حسرتی در دیده آیینه می گردد

طریق دوستداری نیست خاموشی پس از رنجش
شکایت چون گره گردید در دل، کینه می گردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.