هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق سرکش و قدرت آن سخن میگوید. او به مقایسههایی مانند تسلط بر سرکشان و عنقا بر کوه قاف اشاره میکند و از تقابل عقل و عشق میگوید. همچنین، شاعر از تجرد و بوی پیراهن معشوق یاد میکند که حواس او را مشوش میسازد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۳۶
کسی چون چشم ازان رخسار آتشناک برگیرد؟
که انگشت از اشارت کردنش چون شمع درگیرد
توان کردن به وحشت سرکشان را زیردست خود
که کوه قاف را عنقا ز عزلت زیر پر گیرد
عقل کوته بین جدل با عشق سرکش می کند
بوریا چین جبین در کار آتش می کند
از گریبان تجرد سر برون آورده ام
بوی پیراهن دماغم را مشوش می کند
که انگشت از اشارت کردنش چون شمع درگیرد
توان کردن به وحشت سرکشان را زیردست خود
که کوه قاف را عنقا ز عزلت زیر پر گیرد
عقل کوته بین جدل با عشق سرکش می کند
بوریا چین جبین در کار آتش می کند
از گریبان تجرد سر برون آورده ام
بوی پیراهن دماغم را مشوش می کند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.