هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات پیچیده و متناقض شاعر است که از دیوانگی، بهار، تجرد، و طبیعت سخن میگوید. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، تنهایی، و سادگی با زبان شاعرانه و نمادین استفاده میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق و نمادین شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'دیوانگی' و 'تجرد' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک دارند.
شمارهٔ ۲۳۸
نشأه دیوانگی تکلیف باغم می کند
نوبهاران روغن گل در چراغم می کند
از گریبان تجرد سر برون آورده ام
بوی پیراهن شنیدن بی دماغم می کند
حرف بلبل را ز استغنا به خاک افکنده ام
ساده لوحی بین که گل تکلیف باغم می کند
سایه بال هما ارزانی خورشید باد
برگ تاکی از گلستان تردماغم می کند
نوبهاران روغن گل در چراغم می کند
از گریبان تجرد سر برون آورده ام
بوی پیراهن شنیدن بی دماغم می کند
حرف بلبل را ز استغنا به خاک افکنده ام
ساده لوحی بین که گل تکلیف باغم می کند
سایه بال هما ارزانی خورشید باد
برگ تاکی از گلستان تردماغم می کند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.