۱۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۵

کشد در خاک و خونم گر غباری در من آویزد
ز پا افتم اگر خاری مرا در دامن آویزد

ندارد جز ندامت حاصلی آمیزش مردم
نصیب برق گردد دانه چون در خرمن آویزد

به جان خرسندی از جانان به آن ماند که یعقوبی
دهد از دست یوسف را و در پیراهن آویزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.