۱۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۷۸

باده ای را نپرستم که خرابم نکند
گرد آن شمع نگردم که کبابم نکند

خون منصورم و بیداردلی جوش من است
می طفل افکن افسانه به خوابم نکند

آب گشته است دل یک چمن از خنده من
می شود حشر مکافات گلابم نکند؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.