۲۱۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱۹

از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد
بیمار ما ز رنج کشیدن طبیب شد

بی درد و داغ، فکر ترقی نمی کند
دل شد یتیم تا سخن من غریب شد

بعد از هزار شب که شب وصل داد روی
اوقات صرف پاس نگاه رقیب شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.