هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از احساس تنهایی و عشق ناکام سخن میگوید و بیان میکند که هیچ شوخی با او سر عتاب ندارد و هیچ گوشهای نیست که چشمش گلی در آب نبیند. او با وجود تشنگی به لعاب معشوق، از عتاب او هراسی ندارد، زیرا غمش از تلخی شراب هم بینیاز است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشارههای غیرمستقیم به مفاهیمی مانند شراب و عتاب نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۴۴۳
کدام شوخ که با من سر عتاب ندارد؟
کدام گوشه که چشمم گلی در آب ندارد؟
مرا که تشنه آن لعلم از عتاب چه پروا؟
که می پرست غم از تلخی شراب ندارد
کدام گوشه که چشمم گلی در آب ندارد؟
مرا که تشنه آن لعلم از عتاب چه پروا؟
که می پرست غم از تلخی شراب ندارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.