هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا بر رهایی از تعلقات دنیوی و عشق الهی تأکید دارد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند پروانه و شمع، از مخاطب می‌خواهد از خودگذشتگی کند و به دیوانگی عاشقانه روی آورد تا به حقیقت عشق برسد. همچنین، او علم و عقل را در برابر دیوانگی عرفانی قرار می‌دهد و می‌گوید تنها از طریق بی‌خویشی می‌توان به دوست (خدا) رسید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده در این شعر برای درک و ارتباط نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم لایه‌های معنایی آن با مشکل مواجه شوند.

می‌گساران

عاشقان روی او را خانه و کاشانه نیست
مرغ بال و پر شکسته، فکر باغ و لانه نیست

گر اسیر روی اویی؛ نیست شو، پروانه شو
پای‏بند ملک هستی، در خور پروانه نیست

می‏گساران را دل از عالم بریدن شیوه است
آنکه رنگ و بوی دارد، لایق میخانه نیست

راه علم و عقل با دیوانگی از هم جداست
بسته این دانه‏ها و این دامها دیوانه نیست

مست شو، دیوانه شو، از خویشتن بیگانه شو
آشنا با دوست، راهش غیر این بیگانه نیست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصه مستی
گوهر بعدی:طبیب عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.