هوش مصنوعی: این شعر به نقد صوفیان و عالمانی می‌پردازد که به ظاهر زاهد و عارف هستند، اما در باطن گرفتار ریا، خودبینی، و تزویرند. شاعر از دورویی، تکبر، و وابستگی به مال و قدرت در میان برخی صوفیان و عالمان انتقاد می‌کند و بر این نکته تأکید دارد که عرفان واقعی فراتر از الفاظ و تعابیر کتاب‌هاست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم انتقادی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، نقدهای اجتماعی و اخلاقی مطرح‌شده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

خرقه تزویر

ماییم و یکی خرقه تزویر و دگر هیچ
در دام ریا، بسته به زنجیر و دگر هیچ

خودبینی و خودخواهی و خودکامگی نفس
جان را چو روان کرده زمینگیر و دگر هیچ

در بارگه دوست، نبردیم و ندیدیم
جز نامه سربسته به تقصیر و دگر هیچ

بگزیده خرابات و گسسته ز همه خلق
دل بسته به پیشامد تقدیر و دگر هیچ

درویش که درویش‏صفت نیست، گشاید
بر خلق خدا دیده تحقیر و دگر هیچ

صوفی که صفاییش نباشد، ننهد سر
جز بر در مردِ زر و شمشیر و دگر هیچ

عالِم که به اخلاص نیاراسته خود را
علمش به حجابی شده تفسیر و دگر هیچ

عارف که ز عرفان کتبی چند فراخواند
بسته است به الفاظ و تعابیر و دگر هیچ
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:طبیب عشق
گوهر بعدی:مژده دیدار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.