هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عشق و شوریدگی سخن میگوید. شاعر از دلبر و عشق او میگوید و تأثیر این عشق را بر جان خود توصیف میکند. همچنین، اشارهای به می و خرابات دارد و حالات روحی و عرفانی خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشارههایی به مینوشی و خرابات دارد که مناسب سنین بالاتر است.
مژده وصل
گره از زلف خم اندر خم دلبر، وا شد
زاهد پیر چو عشّاق جوان رسوا شد
قطره باده ز جام کرمت نوشیدم
جانم از موج غمت، همقدم دریا شد
قصه دوست رها کن که در اندیشه او
آتشی ریخت به جانم که روان فرسا شد
مژده وصل به رندان خرابات رسید
ناگهان غلغله و رقص و طرب بر پا شد
آتشی را که ز عشقش، به دل و جانم زد
جانم از خویش گذر کرد و خلیل آسا شد
زاهد پیر چو عشّاق جوان رسوا شد
قطره باده ز جام کرمت نوشیدم
جانم از موج غمت، همقدم دریا شد
قصه دوست رها کن که در اندیشه او
آتشی ریخت به جانم که روان فرسا شد
مژده وصل به رندان خرابات رسید
ناگهان غلغله و رقص و طرب بر پا شد
آتشی را که ز عشقش، به دل و جانم زد
جانم از خویش گذر کرد و خلیل آسا شد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:راز نهان
گوهر بعدی:معجز عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.