هوش مصنوعی:
شاعر در این اشعار از فداکاری و گذشتن از جان و وطن و دوستان برای عشق سخن میگوید. او از آشیانه و بوستان خود دور شده و به امید وفای معشوق، همه چیز را رها کرده است. اما در پایان، به این نتیجه میرسد که اگر از وفای معشوق اطمینان نداشت، هرگز از محیط امن خود خارج نمیشد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و فداکاری است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و احساسات شدید عاشقانه، مناسب سنین بالاتر است.
در همای دوست
من در هوای دوست، گذشتم ز جان خویش
دل از وطن بریدم و از خاندان خویش
در شهر خویش، بود مرا دوستان بسی
کردم جدا، هوای تو از دوستان خویش
من داشتم به گلشن خود، آشیانهای
آواره کرد عشق توام ز آشیان خویش
میداشتم گمان که تو با من وفا کنی
ورنه، برون نمیشدم از بوستان خویش
دل از وطن بریدم و از خاندان خویش
در شهر خویش، بود مرا دوستان بسی
کردم جدا، هوای تو از دوستان خویش
من داشتم به گلشن خود، آشیانهای
آواره کرد عشق توام ز آشیان خویش
میداشتم گمان که تو با من وفا کنی
ورنه، برون نمیشدم از بوستان خویش
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:آتش فراق
گوهر بعدی:محرم عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.